چگونه یک ارز دیجیتال پانزی را شناسایی کنیم؟
طرح پانزی یا Ponzi Scheme یکی از رایجترین روشها برای کلاهبرداری در سرمایهگذاری است که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم سیگنال یک شبه پولدار شدن را به مخاطب خود ارسال میکند؛ روشی که درواقع سرمایهگذاران را با وعده سود زیاد و ریسک پایین فریب میدهد. به ویژه در بازار ارزهای دیجیتال که به نسبت دیگر حوزههای مالی، مقررات جامعی حاکم نیست و کاربران هیجانی در آن فراوانی دارند، پروژههای پانزی راحتتر میتوانند فعالیت و توجه کاربران این حوزه را به خود جلب کنند. این مقاله از صرافی ارز دیجیتال ایرانیکارت به چیستی و نحوه عملکرد یک طرح پانزی میپردازد. همچنین روشهایی برای تشخیص این نوع طرحها و نمونههایی از پروژههای ارز دیجیتال پانزی را معرفی میکند.
طرح پانزی (Ponzi Scheme) چیست؟
طرح پانزی نوعی کلاهبرداری مالی یا پروژه اسکم است که با وعده سود چشمگیر و ریسک ناچیز توجه سرمایهگذاران را به خود جلب میکند. در اغلب طرحهای پانزی، از پول سرمایهگذاران جدید برای پرداخت بازده به شرکتکنندگان قبلی در طرح استفاده میشود و از این طریق پروژه تا مدت محدودی واقعی و مفید به نظر میرسد. با این حال، پس از مدتی با گسترش دامنه تعداد شرکتکنندگان در طرح، بنیانگذاران پروژه یک شبه ناپدید میشوند و سرمایه افراد زیادی نابود میشود.
یک طرح پانزی دارای برخی مراحل ثابت و قابل شناسایی است: در ابتدا، برنامه جذب سرمایهگذاران و تشویق آنها به سرمایهگذاری در طرح موردنظر اتفاق میافتد. سپس افراد سود و وعدههای داده شده هنگام تشویق به سرمایهگذاری را دریافت میکنند؛ موضوعی که معمولا باعث ترغیب آنها برای افزایش میزان سرمایهگذاری خود و تشویق دوستان آنها به شرکت در این طرح میشود. در ادامه با پرداختهای بیشتر، اعتماد سرمایهگذاران بیشتری جذب میشود؛ در نتیجهی این اتفاق، طرح بین عده زیادی به ویژه افراد عادی جامعه معروف میشود. سپس به تدریج نشانههایی از عدم پایبندی طرح به تعهدات اولیه خود ظاهر میشود.
تاریخچه طرح پانزی
طرح پانزی نام خود را از چارلز پانزی (Charles Ponzi) گرفته است که در دهه 40 میلادی در کشور آمریکا توانست از هزاران سرمایهگذار کلاهبرداری کند. او در سال 1919 با استفاده از اختلاف قیمت کوپنهای تخفیفی اداره پست و ادعای اینکه میتواند آنها را در کشورهای دیگر با قیمت پایینتر بخرد و در آمریکا با قیمت بالاتر بفروشد، توانست یکی از مشهورترین طرحهای پانزی را اجرا کند؛ طرح چارلر پانزی با وعده 50 درصد سود در 45 روز یا 100 درصد سود در 90 روز توانست هزاران سرمایهگذار را به خود جذب کند.
اگرچه چارلز پانزی با متقاعد کردن سرمایهگذاران و انجام فرآیند طرح یعنی پرداخت بازده و سود سرمایهگذاران اولیه با پول سرمایهگذاران جدید توانست پروژه خود را تا مدتی مدیریت کند، اما این طرح از اساس ناپایدار بود؛ زیرا درآمد و اختلاف قیمت واقعی کوپنهای پستی به مراتب کمتر از چیزی بود که او ادعا کرده بود. در نهایت زمانی تعداد کافی از سرمایهگذاران جدید به طرح ملحق شدند و سرمایهگذاران قبلی درخواست بازپرداخت سرمایههای خود را داشتند، پانزی نتوانست به تعهدات خود عمل کند و طرح او دچار فروپاشی شد. سرانجام در سال ۱۹۲۰، تحقیقات مقامات دولتی درگیر این پروژه شد و منجر به دستگیری چارلز پانزی شد.
پس از فروپاشی این پروژهی کلاهبرداری، بسیاری از سرمایهگذاران در این طرح تمام دارایی خود را از دست دادند و چارلز پانزی به زندان محکوم شد. سپس این ماجرا به یکی از مشهورترین کلاهبرداریهای مالی در تاریخ تبدیل شد و نام پانزی به نمادی برای این نوع کلاهبرداریهای دنیای سرمایهگذاری تبدیل شد. امروزه هر نوع کلاهبرداری که از مدلی مشابه به طرح چارلز پانزی استفاده کند، به عنوان طرح پانزی شناخته میشود.
ویژگیهای اصلی طرح پانزی
درست مانند هر نوع کلاهبرداری دیگری، طرح پانزی نیز دارای ویژگیهای خاص خود است که اغلب قابل شناسایی هستند و با شناخت آنها میتوان از شرکت در طرح و از دست دادن سرمایه جلوگیری کرد. برخی از ویژگیهای یک طرح پانزی شامل موارد زیر میشوند:
۱. وعده بازده زیاد و کسب سود غیرواقعی
طرحهای پانزی معمولا در زمان معرفی به سرمایهگذاران وعده سودهای زیاد و بازدهیهای غیرواقعی ارائه میدهند. در بسیاری از موارد نیز پرداخت این سود در ازای سرمایهگذاری برای مدت زمان کوتاهی پیشنهاد میشود که آن را بسیار وسوسهانگیز میکند. این سود بالا و سریع اغلب در اوایل فعالیت پروژه پرداخت شده و باعث رضایت بیشتر سرمایهگذاران میشود، اما ناپایدار است و پس از مدتی متوقف میشود؛ اتفاقی که فروپاشی طرح و ضرر سنگین شرکتکنندگان در پروژه را به دنبال خواهد داشت.
۲. وعده ثابت بودن بازده و پایداری آن
طرحهای پانزی به سرمایهگذاران علاوه بر سود زیاد و سریع بودن در پرداخت آن، ثبات و پایداری بازدهی را نیز تبلیغ میکنند و ادعا میکنند که از نوسانات بازار در امان هستند. از آنجایی که بازده در سرمایهگذاری توسط نوسانات بازار دستخوش تغییر میشود و ثابت نیست، این پیشنهاد غیرطبیعی به نظر میرسد، اما بسیار وسوسهانگیز است.
۳. عدم شفافیت
در طرحهای پانزی ارائهدهندهگان اطلاعات کم و غیرواضحی درباره کار واقعی و نحوه کسب درآمد پروژه، به سرمایهگذاران ارائه میدهند. مدیران این طرحها از ارائه جزئیات دقیق خودداری و از ایجاد شفافیت درمورد ماهیت واقعی طرح و آینده آن جلوگیری میکنند. در واقع، طراحان پروژههای پانزی سعی میکنند فقط بخش کوچکی از جزئیات را در اختیار سرمایهگذاران قرار دهند.
۴. تکیه بر عواملی مانند شهرت بین افراد و جذب سرمایهگذاران جدید
همانطور که پیشتر اشاره شد، یکی از اصلیترین ویژگیهای طرحهای پانزی این است که پرداخت سود و بازده به سرمایهگذاران اولیه با استفاده از پول افراد تازه ملحق شده به پروژه انجام میشود؛ چنین سیستمی به ورود دائمی و مستمر افراد جدید نیاز دارد که بتواند بقا داشته باشد و گسترش یابد. از این رو، یکی از راههای جذب افراد جدید برای رشد طرح پانزی، تبلیغات میدانی و کسب شهرت بین مردم است. چنین روشهایی پشتوانه محکم و قابل اعتمادی نیستند؛ زیرا با از دست دادن شهرت و طرفداران اصلی پروژه، اعتماد مردم به پروژه نیز از بین خواهد رفت.
۵. عدم ثبت رسمی و نبود نظارت
پروژههای پانزی به دلیل ماهیت کلاهبرداری خود و پیشنهاد سودهای غیرواقعی به افراد، بدون ثبت قانونی و در نتیجه بدون نظارت فعالیت میکنند. همین موضوع باعث میشود که پیگیری روند طرح و انجام تحقیقات لازم درمورد آن هنگام فروپاشی برای مقامات دولتی دشوار باشد.
۶. مشکلات در برداشت وجه
سرمایهگذاران در طرحهای پانزی معمولا برای برداشت بازده خود در طول دوره مشارکت در پروژه، دچار مشکلاتی میشوند که مدیران پروژه با وعدههای مختلف، آنها را متقاعد به سرمایهگذاری مجدد میکنند و برای عدم پرداخت خود، بهانههایی ارائه میدهند. همین موضوع باعث تجمع سود انباشته برای مدیران این طرحها میشود که در نهایت کلاهبرداری از سرمایهگذاران توسط مدیران طرح را نتیجه میدهد.
۷. فروپاشی ناگهانی
همانطور که اشاره کردیم هنگامی که نرخ جذب افراد جدید به یک طرح پانزی کاهش مییابد، توسعهدهندگان طرح نمیتوانند بازدههای وعده داده شده را پرداخت کنند و به همین دلیل به سرعت و ناگهانی، پروژه دچار فروپاشی میشود. این فروپاشی ممکن است به طور مستقیم از طرف طراحان پروژه اطلاعرسانی شود یا اینکه به طور غیرمستقیم و از طریق عدم پرداخت سود به سرمایهگذاران بعدی بدون اطلاعرسانی قبلی رخ دهد.
نحوه تشخیص پروژه پانزی
تشخیص طرحهای پانزی بعضی اوقات میتواند دشوار باشد، زیرا این نوع کلاهبرداریها اغلب طوری طراحی میشوند که در نگاه اول سودده و معتبر به نظر میرسند. همچنین ظاهری گول زننده دارند. با وجود این، خوشبختانه برای تشخیص یک پروژه پانزی موارد و ویژگیهایی وجود دارد که در بخش قبل به ۷ مورد از آنها اشاره کردیم؛ مواردی که میتوانید یک چک لیست از آنها تهیه کنید و در زمان بررسی یک پروژه تکتک موارد را با آن انطباق دهید. سپس در رابطه با سرمایهگذاری در پروژه موردنظر تصمیم آگاهانه خود را اتخاذ کنید. به علاوه برای بررسی و تشخیص دقیقتر یک طرح پانزی میتوان از کمک یک مشاور مالی معتبر یا بررسی نمونههای قبلی این حوزه استفاده کرد. در ادامه چند نمونه طرح پانزی و نحوه تشخیص هر کدام را توضیح میدهیم.
نمونه پروژههای پانزی
به دنبال طرح کلاهبرداری چارلز پانزی، سالانه تعداد زیادی از طرحهای کلاهبرداری مشابه به وجود میآیند که در این بخش به معرفی چند نمونه از آنها میپردازیم:
- طرح پانزی برنارد میداف (Bernard Madoff)
یکی از بزرگترین طرحهای پانزی از طریق شرکتی به نام Madoff Investment Securities اتفاق افتاد که توسط برنارد میداف، کارگزار بورس نیویورک و مشاور سرمایهگذاری، تأسیس شده بود. از طریق این پروژه که 15 سال در جریان بود، در مجموع و به طور تقریبی 65 میلیارد دلار توسط شرکت مذکور و برنارد از سرمایهگذاران کلاهبرداری شد. این طرح پانزی، به عنوان بزرگترین کلاهبرداری مالی جهان شناخته میشود که توسط تنها یک نفر انجام شده است. طرح برنارد چندین بانک از جمله ناتیکزیس (Natixis) و سوسیته ژنرال (Société Générale) که از مشتریان این طرح بودند را به علت نبود نقدینگی تا مرز ورشکستگی پیش برد.
این کلاهبرداری در نهایت منجر به صدور حکم دادگاهی برنارد میداف برای مدت ۱۵۰ سال زندان شد که البته او در 14 آوریل ۲۰۲۱ در زندان در گذشت. مستند میداف: هیولای وال استریت (Madoff: The Monster of Wall Street) در سال 2023 توسط نتفلیکس به سرگذشت برنارد و انجام این کلاهبرداری عظیم میپردازد.
پانزی بودن طرح برنارد میداف چگونه آشکار شد؟
در جریان سقوط بازارهای مالی در سال 2008، تعدادی از مشتریان شرکت برنارد میداف تصمیم گرفتند که کامل سرمایه خود را برداشت کنند. به علت پانزی بودن طرح و نبود نقدینگی و سرمایه واقعی، کلاهبرداری میداف رونمایی شد. سپس کمیسیون بورس و اوراق بهادار و کنترلکنندگان بورس آمریکا اعلام کردند: نگرانند که تمام داراییهای این شرکت غیرواقعی و ساختگی باشد. با اثبات شدن این نگرانی، برنارد مجرم شناخته شد و از طرح او به عنوان بزرگترین طرح پانزی و بزرگترین کلاهبرداری یک نفره در تاریخ یاد میشود.
- طرح پانزی دی سی سولار (DC Solar)
این طرح پانزی با شعار انرژی سبز (green-energy)، سرمایهگذارهای نهادی بزرگی نظیر بنیاد بیمهگذار شرکت برکشایر هاتاوی وارن بافت، شرکت رنگسازی شروین – ویلیامز و بسیاری از سرمایهگذاران بزرگ دیگر را به دام انداخت. پروژه دی سی سولار را یک مکانیک کالیفرنیایی به نام جف کارپوف (Jeff Carpoff) شروع کرد؛ کسی که به عنوان مخترع یک مولد انرژی پاک قابل حمل که سیستمی مجهز به یک باتری بزرگ و تعدادی پنل خورشیدی بود، شناخته میشود. اعتماد به جف کارپوف باعث شد که بلافاصله پس از معرفی دی سی سولار، همه از شرکتهای سازنده تراشه گرفته تا شرکتهای ورزشی و سرگرمی و حتی دولت ایالات متحده خواستار ورود به پروژه جدید او شوند.
پانزی بودن طرح دی سی سولار چگونه آشکار شد؟
این طرح در انجام سفارشها و برخی از تعهدات خود با مشکل مواجه شد؛ بنابراین در سال 2012، کارپوف سعی کرد وضعیت DC Solar را با تبدیل آن به یک طرح پانزی اصلاح کند. طبق پیشنهاد جدید او نه تنها طلب سرمایهگذاران قبلی با پول سرمایهگذاران جدید تسویه شد، بلکه دولت ایالات متحده نیز به عنوان یک سازمان ثبت شده در طرح انرژی سبز، از میلیونها دلار اعتبار مالیاتی محروم شد. در نهایت بین سالهای 2018 و 2020، مقامات ایالات متحده این طرح را افشا کردند و کارپوف را به همراه بسیاری از دیگر مدیران دی سی سولار دستگیر کردند؛ زیرا پروژه او برای سرمایهگذاران و دولت آمریکا تقریباً یک میلیارد دلار هزینه داشت. کارپوف در سال 2021 به 30 سال زندان محکوم شد.
- طرح پانزی جورج سانتوس (George Santos)
در جولای 2020، جورج سانتوس، نماینده جمهوری خواه کنگره آمریکا برای کار در یک شرکت سرمایهگذاری مستقر در فلوریدا به نام هاربر سیتی کپیتال (Harbor City Capital) استخدام شد. او در زمان حضورش در این شرکت، با استفاده از پیشنهادهایی مبنی بر سرمایهگذاری با بازدهی بالا و کم خطر در شرکتهای تبلیغات دیجیتال، سرمایهگذاران زیادی را جذب کرد.
سانتوس برای اینکه بازار طرح خود را داغ کند و پیشنهاد او معتبرتر شود، برخی مواقع میزان صلاحیت آکادمیک یا حرفهای خود را به اشتباه جلوه داده بود و ادعا داشت که با چندین فرد ثروتمند یا قدرتمند ارتباط دارد؛ در حالی که واقعاً چنین نبود. همچنین زمانی که یک سرمایهگذار شک کرد و به سانتوس هشدار داد که شواهدی مبنی بر اینکه هاربر سیتی کپیتال از اسناد مالی تقلبی استفاده کرده است، او این نگرانی را به یک وکیل شرکت منتقل کرد و هیچ اقدام هیجانی دیگری انجام نداد.
پانزی بودن طرح جورج سانتوس چگونه آشکار شد؟
سرانجام در آوریل 2021، کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (SEC) دارایی شرکت هاربر سیتی کپیتال را مسدود کرد؛ SEC این شرکت را متهم کرد که تقریبا 4.5 میلیون دلار از پول سرمایهگذاران را برای استفاده شخصی مدیرعامل اختلاس کرده است. همچنین این نهاد، هاربر سیتی کپیتال را به انتقال و خرج پول سرمایهگذاران در سایر برنامههای غیرمرتبط با سرمایهگذاری موردنظر آنها متهم کرد؛ به عنوان مثال، خرج برنامههایی مانند پرداختهایی در ازای طلب سرمایهگذاران اولیه شده بود که مشخصه یک طرح پانزی است. با وجود این، از خود سانتوس در شکایت کمیسیون SEC نامی برده نشده است و او ادعا میکند که از این کلاهبرداری اطلاعی نداشته است.
پروژههای پانزی ارز دیجیتال
در بازارهای ارز دیجیتال نیز درست مانند دیگر بازارهای مالی، شاهد اجرای طرحهای پانزی هستیم که سالانه سرمایه زیادی را از علاقهمندان به این بازار دریافت میکنند. سپس در نهایت ناپدید میشوند و سرمایه مردم را نابود میکنند. در واقع، از آنجایی که بازار ارزهای دیجیتال به عنوان حوزهای جذاب و با تبلیغات زیاد در بین رسانهها شناخته میشود، به ویژه برای کاربران عادی بسیار وسوسهانگیز است.
طرحهای پانزی که شامل ارزهای دیجیتال میشود خطرناک هستند؛ زیرا با توجه به نحوه عملکرد سیستمهای مبتنی بر فناوری بلاکچین که زیرساخت معاملات این نوع طرحها را تشکیل میدهند، معکوس کردن تراکنشهای رمزنگاری شده دشوار است. به عبارت دیگر، این تراکنشها دارای درجهای از ناشناس بودن هستند و تشخیص اینکه هویت واقعی پشت مبدأ و مقصد یک تراکنش رمزارزی کیست؟ دشوار است. با توجه به این موارد صنعت کریپتو به یکی از بسترهای اصلی برای پروژههای پانزی تبدیل شده است. برخی از مشهورترین پروژههای پانزی در دنیای ارزهای دیجیتال عبارتاند از:
بیت کانکت (BitConnect)
پروژه رمزارزی بیت کانکت یکی از مشهورترین پروژههای پانزی در دنیای ارزهای دیجیتال است که توسط اشخاص شناخته شدهای در این بازار نظیر ویتالیک بوترین نیز پانزی و کلاهبرداری معرفی شد. بیت کانکت که در حوزه وامدهی و خریدوفروش رمزارزها فعالیت داشت، طبق معمول و همانند دیگر پروژههای پانزی وعده بازدهی و سود زیادی به سرمایهگذاران داد؛ این پروژه به ازای سرمایهگذاری در رمزارز خود با نماد BCC، تقریبا سود سالانه 120 درصد تضمینی، وعده داده بود. همچنین طبق وعدههای این پروژه، سرمایهگذاران به صورت روزانه میتوانستند تا یک درصد بازدهی کسب کنند.
بیت کانکت همچنین مجهز به یک برنامه وابسته بود که سرمایهگذاران جدید را راحتتر جذب کند. در نهایت در سال 2018، مقامات قانونی پلتفرم این پروژه را متوقف و آن را به عنوان یک کلاهبرداری پانزی معرفی کردند. سپس با توقف آن اغلب سرمایهگذاران فعال در این طرح دچار خسارتهای سنگین شدند.
وان کوین (OneCoin)
پروژه وان کوین توسط روجا ایگناتوا (Ruja Ignatova) تأسیس شد و یکی از بزرگترین طرحهای پانزی در حوزه ارزهای دیجیتال به شمار میرود. این پروژه که در سال 2014 در بلغارستان ایجاد شد، توانست در مجموع بیش از ۲۵ میلیارد دلار از سرمایهگذاران در سراسر جهان جذب و کلاهبرداری کند. وان کوین به عنوان یک پروژه رمزارزی جدید که دسترسی به آموزش و تمرکز بر مدیریت مالی از طریق فناوری بلاکچین را هدف قرار داده است، معرفی شد؛ اما در واقع هیچ بلاکچین واقعی یا فناوری پشت آن وجود نداشت.
در نهایت در سال 2017، مقامات بینالمللی پانزی بودن این طرح را کشف و از فعالیت آن جلوگیری کردند. اگرچه برخی از مدیران این طرح دستگیر شدند، اما خود ایگناتوا و تقریبا ۴ میلیارد دلار از سرمایه کلاهبرداری شده ناپدید شد و تا زمان نوشتن این متن هنوز پیدا نشده است.
پلاس توکن (PlusToken)
پلاس توکن یکی از جدیدترین و بزرگترین طرحهای پانزی است که تا به حال در دنیای رمزارزها ثبت شده است. این پروژه در کشور چین شروع شد و توانست بیش از 3 میلیارد دلار سرمایهگذاری از علاقهمندان جمعآوری کند. اغلب سرمایهی کلاهبرداری شده توسط پلاس توکن از طریق کمپینهای بازاریابی در برنامه پیامرسان چینی، وی چت، انجام شد؛ کمپینهایی که به سرمایهگذاران چشمانداز کسب درآمد ماهیانه ۱۰ الی ۳۰ درصد داده بودند. پلاس توکن بیش از ۳ میلیون سرمایهگذار جذب کرد که اغلب آنها اهل کشورهای چین، کره جنوبی و ژاپن بودند.
پس از گذشت یک سال از مشارکت سرمایهگذاران در این پروژه، تیم پلاس توکن آن را در سال 2019 تعطیل کردند. سپس مانند بسیاری از طرحهای پانزی ذکرشده در این مقاله، مقامات موفق شدند چندین نفر از بازیگران اصلی طرح را دستگیر کنند. همچنین در نهایت دولت چین توانست 4 میلیارد دلار رمزارز مرتبط با این کلاهبرداری را مصادره کند. با این حال، به نظر میرسد که همه افراد درگیر در پلاس توکن ردیابی نشدهاند، زیرا نهادهای ناشناسی موفق شدند که برخی از وجوه کلاهبرداریشده را در سال 2020 برداشت کنند.
آربیستار (Arbistar)
پروژه آربیستار یک پلتفرم کلاهبرداری بود که ادعا میکرد از الگوریتمهایربات تریدینگ در ارز دیجیتال برای انجام معاملات در این بازار استفاده میکند. سپس از این طریق بازدهی قابلتوجهی و بدون ریسک ارائه میدهد. این پروژه به مشتریان خود گفته بود که به طور خودکار سفارشهای خریدوفروش رمزارزها را در صرافیهای ارز دیجیتال مختلف اجرا میکند؛ بنابراین به آنها تضمین میدهد که روزانه بین ۸ الی 15 درصد بازدهی کسب کند.
پلتفرم آربیستار توانست بیش از 100 میلیون دلار سرمایه جمعآوری کند. در نهایت در سال 2020، مدیر و مؤسس آن اعلام کرد که پلتفرم دچار مشکلاتی شده و کاربران نمیتوانند سرمایه خود را برداشت کنند. در نتیجه این مشکلات و در ادامه آشکار شدن پانزی بودن این طرح، بسیاری از کاربران آربیستار سرمایههای خود را از دست دادند.
آیا بیت کوین یک طرح پانزی است؟
از آنجایی که تعداد پروژههای پانزی و دامنه آنها به ویژه در فضای کریپتو بسیار گسترده است، آیا بیت کوین نیز یک طرح پانزی است؟ خیر. بیت کوین پانزی نیست. این ارز دیجیتال به عنوان یک راهحل پرداخت مبتنی بر فناوری بلاکچین شناخته میشود که در سال 2009 توسط هویت ناشناسی با نام مستعار ساتوشی ناکاموتو ایجاد شد؛ سیستمی که به معنای واقعی کلمه تا به امروز ثابت کرده است که میتواند کاربردهای وسیعی داشته باشد: از یک روش پرداخت برونمرزی و قابل اعتماد گرفته تا ابزاری برای ذخیره ارزش در برابر تورم. به عبارت دیگر، بیتکوین بر اساس اصولی کاملا متفاوت از طرحهای پانزی عمل میکند؛ طوری که میتوان ماهیت آن را درست عکس یک طرح پانزی در نظر گرفت.
در بخشهای قبلی مقاله به برخی از ویژگیهای یک طرح پانزی اشاره شد. برای اینکه تفاوت بیتکوین با یک طرح پانزی را بهتر درک کنید، در ادامه اشاره کوتاهی به استانداردهای رعایت شده در سیستم بیتکوین خواهیم داشت که عدم پانزی بودن آن را تقویت میکنند.
۱. شفافیت فناوری بلاکچین: فناوری بلاکچین دارای شفافیت بالایی است و کاربران میتوانند هر لحظه جزئیات کامل تراکنشهای انجام شده در شبکه را مشاهده و بررسی کنند.
۲. عدم نیاز به کسب سرمایهگذاران جدید: در اکوسیستم بیت کوین برخلاف طرحهای پانزی نیازی به بازاریابی برای جذب سرمایهگذاران جدید به صورت مداوم نیست و این ارز دیجیتال بدون جذب سرمایه نیز میتواند به فعالیت خود ادامه دهد.
۳. عدم وعده دادن به بازدهی ثابت و بدون ریسک: بنیانگذار بیتکوین هیچ نوع وعدهای در رابطه با ثابت بودن بازدهی اختراع خود نداشته است؛ زیرا در این رابطه اصلا توضیحی وجود ندارد. در واقع، پروتکل بیتکوین و اهمیت آن اغلب به دلیل ماهیت فناوری استفاده شده در زیرساخت این رمزارز و کاربردهای گستردهای که دارد، مورد بحث است. همچنین عوامل تأثیرگذار بر قیمت بیت کوین قابل بررسی و تجزیه و تحلیل هستند؛ از نظر سرمایهگذاری، بیتکوین به عنوان یک ارز دیجیتال دارای نوسان قیمت است و ارزش آن توسط نوسانات بازار و مکانیزم عرضه و تقاضای آن تعیین میشود.
۴. غیرمتمرکز بودن: بیتکوین یک سیستم غیر متمرکز است و توسط هیچ نهاد یا فردی کنترل نمیشود. این در حالی است که طرحهای پانزی معمولا توسط یک فرد یا گروهی کنترل میشوند که به دنبال سوءاستفاده از سرمایهگذاران هستند.
۵. قانونی بودن: بسیاری از کشورها از جمله السالوادور بیتکوین را به عنوان یک دارایی قانونی به رسمیت میشناسند و مقرراتی را برای استفاده و نظارت بر آن وضع کردهاند. این در حالی است که طرحهای پانزی معمولا غیرقانونی و بدون نظارت قانونی فعالیت میکنند.
۶. کاربردهای گسترده: همانطور که بالاتر اشاره شد بیتکوین کاربردهای بسیاری برای کاربران در زمینههای مختلف دارد؛ از جمله انتقال ارزش در سطح بینالمللی و ابزاری برای ذخیره ارزش. طرحهای پانزی معمولا هیچ کاربردی واقعی ندارند و تنها بر اساس جذب سرمایهگذاران جدید برای پرداخت بازدهی به سرمایهگذاران قبلی فعالیت میکنند.
مقایسه طرح پانزی و هرمی
پروژههای سرمایهگذاری هرمی نیز نوعی کلاهبرداری هستند که میتوان گفت روشی مشابه، اما نه کاملا یکسان با طرحهای پانزی برای کلاهبرداری دارند. در واقع، در یک طرح هرمی از وجود شرکتکنندگان جدید برای کسب سود کسانی که زودتر به پروژه ملحق شدهاند، استفاده میشود؛ با این جزئیات که در یک طرح هرمی تمرکز روی جذب افرادی است که برای فروش یک محصول و کسب سود از طریق آن اقدام کنند. سپس افراد جدید به عنوان یک زیرمجموعه از کسی که آنها را به پروژه موردنظر دعوت کرده است، شناخته میشوند و برای او سودآوری دارند.
یک طرح پانزی با یک طرح هرمی کاملاً یکسان نیست؛ زیرا در یک طرح پانزی، سرمایهگذاران بر این باور هستند که از سرمایهگذاریهای خود بازدهی کسب میکنند. در مقابل، شرکتکنندگان در یک طرح هرمی میدانند که تنها راهی که میتوانند سود ببرند، جذب افراد بیشتر به طرح و به عنوان زیرمجموعهی خود است. هدف اصلی یک طرح هرمی فروش محصولی است که ارزنده نیست و عملاً افراد به دلیل کسب سود از عضوگیری وابسته به آن جذب میشوند، اما در طرحهای پانزی روشهای مختلفی برای کلاهبرداری میتواند پیادهسازی شود.
طرح پانزی نوعی کلاهبرداری رایج
این مقاله از صرافی ارز دیجیتال ایرانیکارت به بررسی جامعی از مفهوم طرح پانزی و چگونگی کلاهبرداری در این نوع طرحها پرداخته است. از تاریخچه طرح پانزی و ویژگیهای این نوع کلاهبرداریها گرفته تا معرفی نمونههایی از طرحهای پانزی فعال در دنیای ارز دیجیتال، موضوعاتی هستند که در این مقاله پوشش داده شدند. در مجموع میتوان گفت که طرحهای پانزی در ابتدا بسیار جذاب و وسوسهانگیز هستند؛ طوری که حتی ممکن است افراد حرفهای و باتجربه در سرمایهگذاری جذب آنها شوند. با این حال، همیشه معیاری وجود دارد که باید به میزان سود این طرحها شک کرد. سرمایهگذاران میتوانند با بررسی جزئیات دقیق طرحهای مشکوک و شناخت ویژگیهای اصلی آنها، پانزی بودن طرح را مشخص و از سرمایهگذاری در آن خودداری کنند.